مادرانه
05 آذر 1403 توسط خدایا آرامشم فقط تویی
گاهی دلم هیچ چیز نمی خواهد
جز گپ ریز ریز با مادرم
هی من حرف بزنم
هی او چای تازه دم بریزد…
هی چای ام سرد بشود
هی دلم گرم…
آنجا که چای ات سرد می شود
و دلت گرم
“خانه مادر است”
tom: 1rem; line-height: 2rem;">مرا به کعبه چه حاجت!
طواف می کنم “مادری” را که برای لمس دستانش هم
وضو باید گرفت …
: border-box; margin-bottom: 1rem; line-height: 2rem;">قبل ترها فقط چشم هایت را دوست داشتم
حالا چین و چروک های کنارشان را هم دوست دارم
مــــــــــــــــــــــــادرم